صبح امروز کسی به من گفت:
تو چقدر تنهایی
گفتمش در پاسخ:
تو چقدر حساسی
تن من گرتنهاست
دل من با دلهاست
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم
یادشان در دل من
قلبشان منزل من
صافی آب مرا یاد تو انداخت رفیق
تو دلت سبز
لبت سرخ
چراغت روشن
چرخ روزیت همیشه چرخان
نفست داغ
تنت گرم
دعایت بامن
سهراب سپهری