فریاد بی صدا

...درد نوشته هایی برای خودم

فریاد بی صدا

...درد نوشته هایی برای خودم

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

من از این دنیا فقط اینو دریافتم که،

اونی که بیشتر می گفت: نمی دونم، بیشتر می دونست.

اونی که قوی تر بود، کمتر زور می گفت.

اونی که راحت تر میگفت اشتباه کردم، اعتماد بنفسش بالاتر بود.

اونی که صداش آرومتر بود، حرفاش با نفوذ تر بود.

اونی که خودشو واقعا دوست داشت، بقیه رو واقعی تر دوست داشت.

اونی که بیشتر طنز می گفت، به زندگی جدی تر نگاه می کرد.....

« پرفسور محمد حسابی »

خسته

ما خستـه ایم! خسـته به معنای واقعی

دلهــای ما شکستـه به معنـای واقعــی!

ما لشـکریم! لشـکر پخش و پلا که دیـد؟

خیــل ز هم گسستــه به معنـای واقعـی


این زخم سجـده نیست به پیشانی ام رفیق

جــای دری سـت بستـه بــه معنــای واقعـــی


از بــــادبــــان نخیــــزد و از نـــاخــــدا، بخــــار

کشتـی بـه گل نشستـه بـه معنای واقعـی


تنـگ است جای مـا و چنین است حـال مـا :

بــاغــی درون هستــه! بـه معنــای واقعــی